تمایزیافتگی. من یا ما؟

نه در دیگری حل شوید و نه فراموش کنید که زندگی مشترک تشکیل داده‌اید...
14 خرداد 1402
تمایزیافتگی. من یا ما؟ نوشته‌ی
مائده سادات ثابت قلم
| هنوز نظری وجود ندارد
/web/image/16954-6e071ba7/hamidshahan__a_woman_read_abooksit_on_Sofaa_man_sit_on_sofa_toh_8a1ef0f8-9129-49a8-a4e8-121ed5a72f7d.jpg
مائده سادات ثابت قلم

 

مقدمه

هر فردی در ازدواج با طیفی از خود بودن و با دیگری بودن مواجه است.

من در برابر ما ترسیم مسیر زندگی زناشویی به‌صورت یک پیوستار است، پیوستاری که شما نباید در هیچ یک از دو سر آن بایستید! نه در دیگری حل شوید و نه فراموش کنید که زندگی مشترک تشکیل داده‌اید.

اصطلاح روان‌شناختی برای اشاره به این موضوع تمایزیافتگی است؛ به معنی توانایی کنترل این دو انتهای پیوستار بدون رفتن به سمت افراط یا تفریط. این بدان معنا نیست که شما همیشه قادر به حفظ تعادل و ماندن در میانه به‌صورت کامل خواهید بود، بلکه به این معنا است که شما می‌توانید به شخص دیگری نزدیک شوید و درعین‌حال درک روشنی از خود داشته باشید. 

اصطلاح تمایزیافتگی اولین‌بار توسط موری بوئن، یکی از نظریه‌پردازان برجسته‌ی حوزه‌ی خانواده‌درمانی و مبدع رویکرد بین‌نسلی در درمان خانواده مطرح شد، این مفهوم به معنای یک حالت روان‌شناختی است که در آن شخص می‌تواند حس خود بودن، هویت، افکار و احساسات خود را در زمان نزدیک‌شدن به دیگران از نظر عاطفی یا فیزیکی، به‌ویژه در روابط قوی و صمیمی حفظ کند.

دو جنبه‌ی مهم دارد: تمایز درون‌روانی و تمایز بین‌فردی. تمایز درون‌روانی زمانی است که بتوانیم افکار خود را از احساسات خود جدا کنیم که نوعی خودآگاهی است. افکار و اعمال ما اغلب تحت‌تأثیر احساساتی مانند خشم، شهوت، غم و اندوه یا حسادت قرار می‌گیرند. هر چه سطح تمایز بالاتر باشد، توانایی درک این احساسات اما گمراه‌نشدن توسط آنها بالاتر است. فرد متمایز قادر به پردازش و پرداختن به این احساسات است، اما در تصمیم‌گیری یا حل مشکل توسط احساساتش گمراه یا منحرف نمی‌شود.

از سوی دیگر، تمایز بین‌فردی زمانی است که بتوانیم تجارب خود را از تجربه‌ی افرادی که با آن‌ها مرتبط هستیم متمایز کنیم (برای مثال تحت‌تأثیر حالات هیجانی مثبت و منفی آن‌ها قرار نگیریم). احساسات و افکار افرادی با تمایز بین‌فردی بالا، گروگان احساسات و افکار دیگران نیست. 

آنها به‌جای پایمال‌کردن احساسات و افکار دیگران در جستجوی توافق هستند، پذیرای احساسات و افکار دیگران‌اند و درعین‌حال قادرند احساسات خود را از دیگران جدا کنند.

هر دو جنبه‌ی تمایز خود مهم هستند، زیرا به ما قدرت می‌دهند تا از وضعیت فعلی خود و تأثیر تعاملات و محیط‌های مختلف بر خود، آگاه باشیم تا بتوانیم بهترین اقدام را انجام دهیم.

تمایزیافتگی

بوئن مشخص کرد که افراد دو سر انتهایی طیف چه ویژگی‌هایی دارند:

افراد دارای تمایز پایین را می‌توان این‌گونه تعریف کرد:

  • ناتوان در تفکیک احساس از تفکر و برخورد منطقی با مسائل
  • واکنش‌پذیر و منفعل در برابر هیجانات (به‌راحتی هیجاناتشان برانگیخته می‌شود)
  • چسبیده به اعضای خانواده یا بریده از آن‌ها
  • هم‌نوا مثل آفتاب‌پرست (وابسته به تأیید دیگران) یا سرکش و قلدر
  • نیازمند کنترل عملکرد دیگران
  • کمتر انعطاف‌پذیر، کمتر سازگار و بیشتر وابسته از نظر عاطفی

در مقابل افراد تمایزیافته این‌گونه‌اند:

  • قادر به تفکر به‌صورت منطقی در شرایط اضطراب بالا
  • پاسخگو به‌صورت فعالانه – متفکرانه
  • ارتباط با اعضای خانواده و درعین‌حال حفظ مرزها
  • دارای تعریف درونی درباره‌ی خود و تأیید درونی نسبت به خود
  • متمرکز بر کنترل عملکرد خود
  • انعطاف‌پذیرتر، سازگارتر، از نظر احساسی مستقل‌تر
  • مقابله‌ی بهتر با استرس‌های زندگی و بهبود سریع از اختلالات ناشی از استرس
  • به طور قابل‌ملاحظه‌ای عاری از مشکلات ارتباطی و زندگی منظم‌تر و موفق‌تر
  • زندگی مبتنی بر باورهای اصولی

علایق شخصی

چرا تمایزیافتگی مهم است؟

هنگامی که فردی آگاهانه کار بر روی سطح تمایزیافتگی خود را آغاز می‌کند، به‌سرعت شروع به پرورش اعتمادبه‌نفس، احساس همخوانی در درون خود، احساس توانمندی در برخورد با موقعیت‌های دشوار، قاطعیت و بسیاری از عناصر مثبت رشد شخصی می‌کند. 

این احساسات به‌خودی‌خود تقویت‌کننده هستند و ماندگار می‌شوند. از طرفی افراد با تمایزیافتگی پایین در معرض ازدست‌دادن هویت و شخصیت خویش و حل‌شدن در شخصیت دیگران خواهند بود، با نگرانی‌ها و اضطراب‌های دیگران دچار تنش و فشار خواهند شد و طبق پژوهش‌ها در معرض خطر ابتلا به اضطراب مزمن و انواع بیماری‌ها قرار دارند.

10 موردی که به اشتباه در مورد پیمان شکنی و خیانت فکر می‌کنیم!

بیش از 50 درصد ازدواج‌ها می‌توانند از خیانت جان سالم به در ببرند برای نجات ازدواج خود این مقاله را بخوانید.

همین الان کلیک کنید!!


هم چنین در یک رابطه‌ی زناشویی با حد مطلوبی از تمایزیافتگی زوجین، وابستگی روانی بیمارگون را نخواهید یافت. در عوض، چیزی که خواهید یافت رابطه‌ای است که حول هم‌بستگی متقابل ایجاد شده است، یعنی مشارکتی بین دو فرد مستقل با افکار، عقاید، احساسات و باورهای خاص خود که قدردان همسر خود هستند و برای او احترام قائل‌اند.

4 راه برای بهبود سطح تمایزیافتگی

در اینجا چهار راه برای کمک به نظارت و تقویت تمایزیافتگی شما آورده شده است:

1. تلاش کنید با خودتان روبه‌رو شوید

از خود بپرسید می‌خواهید چه کسی باشید؟ می‌خواهید چگونه همسری باشید؟ چه جور دوستی؟ چه نوع کارمندی؟ آیا استانداردها و چارچوب‌هایی که برایتان ارزشمند است رعایت می‌کنید؟ می‌خواهید چگونه زندگی خود را بگذرانید؟ درک بهتر این سؤالات اغلب اولین قدم به‌سوی تغییر است. مردم به‌ندرت زندگی را به‌گونه‌ای می‌گذرانند که برایشان منطقی باشد، و تمایز فرایندی است که می‌تواند شما را به زندگی به‌صورت منطقی برساند.

2. بر اساس اینکه طرف مقابل شما چه کسی است تغییر نکنید

خودتان را دقیقاً همان گونه که هستید نشان دهید، به‌خصوص به افرادی که برای شما مهم هستند، حتی زمانی که می‌دانید سخت است. این ممکن است برای افرادی که با تعارض، وابستگی، توافق، قضاوت‌شدن و غیره دست‌وپنجه نرم می‌کنند بسیار دشوار باشد. اما از خود بپرسید که آیا ترجیح می‌دهید برای کسی که نیستید مورد تأیید قرار بگیرید یا همان گونه که هستید شناخته شوید؟

امور شخصی

3. بلندمدت فکر کنید

برای رشد بلندمدت، رنج کوتاه‌مدت را پذیرا باشید. مردم می‌توانند سال‌ها یا دهه‌ها در وضعیت ناخوشایندی بمانند. به همین دلیل است که برخی از افراد خود را برای سال‌ها درگیر درمان می‌بینند، زیرا آنها عمدتاً به‌جای مقابله و تغییر ویژگی‌ها و رفتارها و باورهایشان که باعث ایجاد بحران می‌شوند، از درمان برای تحمل بحران استفاده می‌کنند. افزایش سطح تمایز بدون تلاش ممکن نیست و نیازمند ممارست و کوشش از طرف شماست.

4. با یک مشاور صحبت کنید

اگر هدف شما افزایش سطح تمایز است و می‌خواهید از مشاوره کمک بگیرید، به دنبال مشاوری باشید که به طور خاص در درمان مبتنی بر تمایز یا درمان بین‌نسلی آموزش‌دیده است. درحالی‌که بسیاری از درمانگران با مفهوم تمایز آشنا هستند، درمان مبتنی بر تمایز نه‌تنها به آموزش تخصصی نیاز دارد، بلکه مشاور نیز باید متعهد به ارتقای تمایزیافتگی خودش باشد.

به‌خاطر داشته باشید، مشاوران و درمانگران می‌توانند مانند هر شخص دیگری سطوح پایینی از تمایز داشته باشند، اما انتخاب مشاوری که در درمان مبتنی بر تمایز تخصص دارد به معنای مراجعه به مشاوری است که احتمالاً به طور مداوم بر روی سطح تمایز خود کار می‌کند و بنابراین می‌تواند راهنمای خوبی باشد. 

درحالی‌که سایر رویکردهای درمانی ممکن است به شما در رسیدن به اهداف کلی خود با روش‌های دیگر کمک کنند، این لزوماً به این معنا نیست که به شما در افزایش سطح تمایزیافتگی کمک می‌کنند. برخی از رویکردهای درمانی حتی به طور مستقیم با اصول تمایزیافتگی و رفتارهای مرتبط با آن در تضاد هستند.

تمایزیافتگی

حرف آخر

چیزی به نام نقطه‌ی پایان در سطح تمایزیافتگی شما وجود ندارد، تمایزیافتگی یک مسیر است و مانند یک پیوستار از دو طرف به بی‌نهایت می‌رسد؛ زندگی چالش‌هایی را پیش می‌آورد که ما را به سمت افکار و رفتارهای متمایز نشده وسوسه می‌کنند.

اما درعین‌حال وجود این چالش‌ها هر روز در اطراف ما به این معنی است که فرصت کافی برای تمرین تمایزیافتگی وجود دارد، چه در رابطه‌ی زناشویی، یا روابط در محیط کار و یا رابطه با والدینمان، تلاش برای تمایزیافتگی در همه‌جا وجود دارد.اگر این مطلب برایتان مفید بوده حتما این مطلب اختلالات اضطرابی چیست و چه انواعی دارد؟ کمک کننده خواهد بود.



برگرفته از:

choosingtherapy.com

bettermarriages.org

اشتراک گذاری مقاله
جدیدترین مقالات
Your Dynamic Snippet will be displayed here... This message is displayed because you did not provided both a filter and a template to use.

پیشنهاد می‌شود بخوانید!

Dynamic Snippet شما در اینجا نمایش داده می;شود... این پیام به این دلیل نمایش داده میشود که هم فیلتر و هم یک الگو برای استفاده ارائه نکردهاید.

ارسال دیدگاه

ورود به سیستم یک نظر بنویسید

چطور می تونیم کمکتون کنیم؟