مقدمه
هر پدر و مادری در رابطه با فرزند خود دچار اشتباهاتی میشود، اما والدینی هستند که با انجام کوچکترین اشتباهی، احساس گناه سراسر وجودشان را فرا میگیرد.
این احساس گناه، پیامدهایی منفی بر آسایش و سلامت عاطفی والدین و فرزندانشان دارد. به علاوه احساس گناه، عادات رفتاری نادرستی در والدین ایجاد میکند؛ مانند تسلیم شدنهای غلط در مقابل کودک و خواستههایش ، که هیچ سود و منفعتی به کودک نمیرساند، یا جبران افراطی برای کارهایی که انجام میدهند. این گونه رفتارها ضمن این که مسکنی موقتی برای احساس گناه والدین هستند، پاسخ نادرست و ناسالمی در برابر رفتار کودکانند. و برای کنترل این احساس گناه بهتر است والدین بدانند که فرزندپروری یک کار تیمی است.
به یاد داشته باشید که هیچ پدر یا مادری کامل نیست، و هر یک از ما کارهایی را در طول روز انجام میدهیم که واقعا لازم است. با در نظر گرفتن این نکته، احساس گناه خود را کاهش دهید. در ادامه، هفت دلیل مهمی که باعث ایجاد احساس گناه در والدین میشود و پیشنهادهایی برای رفع این احساس، گردآوری شده است.
دلایل احساس گناه در والدین
1. شغل و وقتی که صرف کودکتان نمیشود
شغل، اصلیترین علت احساس گناه در والدین است. شما از اینکه به شغلی علاقه دارید، احساس گناه میکنید. نیازی که به حقوق دارید، در شما احساس گناه ایجاد میکند و اگر پای پول هم در میان نباشد، احساس گناه دو صدچندانی خواهید کرد. بهعلاوه، نگاه به کار به عنوان فرصتی برای نجات از محیط آشفته و ناآرام خانه، در شما ایجاد احساس گناه عمیقی خواهد کرد.
فرض کنید که باید بعد از پایان ساعتکاری، فرزندتان را از مهدکودک بردارید و تحویل پرستارش در خانه دهید یا به یکی از اقوام بسپارید تا بتوانید در یک مهمانی شرکت کنید، یا با دوستانتان دیداری داشته باشید، یا در جلسهای که برای خیریهای برگزار میشود و برای شما اهمیت زیادی دارد، شرکت کنید. آیا قرار گرفتن در این گونه موقعیتها در ایجاد احساس گناه والدین مؤثر است؟
برای رفع احساس گناه والدین باید در نظر داشت که به هر حال زندگی آنها نیز مهم است و باید به آن توجه لازم را داشت. حفظ روابط با دوستان، گذراندن وقت با خویشاوندان، شرکت در امور خیریه، خرید و... بخشی از نیاز شماست که نباید آنها را نادیده بگیرید. خوب است که فرزندتان ببیند که شما زمانی را صرف خواستههایتان میکنید. به علاوه، کودک شما احتمالا عاشق بازی با پرستار خود، یا فرزندان خویشاوندان است.
پژوهشها نشان میدهد که حضور کودکان در یک مهد کودک خوب و با کیفیت میتواند سطح مهارتهای زبانی، اجتماعی و شناختی آنها را افزایش دهد. پس هم میتوانید شاغل باشید و هم با انجام اقداماتی، نگرانیهایتان برای آیندهی فرزندتان را کاهش دهید. اگر شاغل بودن شما را خوشحال میکند، بگذارید تا این شادی، یک دنیا منفعت برای تمام خانوادهتان ایجاد نماید.
2.فرزندم در جمع بدرفتاری میکند
وقتی کودکی در مغازهای کجخلقی میکند یا در هنگام بازی عصبانی میشود، این میشود یکی از علتهای احساس گناه والدین! نگاههای شما در اینگونه موقعیتها بیشتر از سر دلسوزی برای فرزندتان است تا قضاوت او. با این وجود میتوانید استراتژی رفتاری و انضباطی خود را تغییر داده و به بهبود این وضعیت کمک کنید.
اگر فرزندتان به سنی رسیده که میتواند انتظارات شما را درک کند، توقع خود را از نحوهی رفتار درست برای او توضیح دهید. یقین پیدا کنید که فرزندتان، عواقب بدرفتاری را فهمیده و اگر رفتار نادرستی داشته باشد، با آن عواقب مواجه خواهد شد. در ساعاتی که عموما فرزندتان استراحت میکند، از به گردش بردن او خودداری کنید. وقتی که کودک شما بیش از حد خسته است، احتمال این که بدرفتاری کند، بیشتر است.
خستگی یعنی احتمال انفجار! معمولا اینکه بخواهید برنامه و کارتان را بر اساس نیازهای لحظهای فرزندانتان تغییر دهید، آسان نیست. اما با برنامهریزی قبلی و بستهبندی تنقلات، تهیهی آبمیوه، داشتن لباس اضافه برای کودک و آماده کردن اسباببازی به منظور حواسپرتی کودک میتوانید به صورت کلی زندگی را بر خود و فرزندتان آسانتر کنید. این کارها اوضاع را آرام نگه میدارد و به رفع احساس گناه در والدین کمک میکند.
گاهی پیش میآید که فرزند شما از بدرفتاری در جمع انگیزهای دارد؛ زیرا از احساس گناه و خجالت شما آگاه است و میخواهد با انجام رفتارهای نادرست در جمع از آب گلآلود ماهی بگیرد. در صورت مواجهه با این قبیل رفتارها و هنجارشکنی کودکان، به صورت مؤثر عمل کنید.
3. بچهام درست غذا نمیخورد
تغذیهی بچهها، یکی از دلایل احساس گناه والدین است. یک روز فرزندتان با اشتیاق چغندر، کلم بروکلی و سیبزمینی شیرین را به سرعت میخورد و در روز دیگر از خوردن هر چیزی به غیر از ساندویچ، لواشک و آبنبات چوبی پرهیز میکند. در این شرایط به جای آن که میز غذا را تبدیل به میدان جنگ کنید، بهتر است مواد غذایی متنوعی را به کودک خود پیشنهاد کنید.
اگر کودک شما از خوردن میوه و سبزیجات خودداری کرد، به جای آن که بر خوردن آنها پافشاری کنید، بدانید و اگاه باشید که هیچ کودکی در اثر نخوردن کلم بروکلی نمرده است! به فرزند خود فرصت دهید. شاید در آینده با امتحان کردن و البته دوست داشتن غذایی که قبلا نمیپسندید، غافلگیرتان کرد. اگر مسأله آن است که کودک شما بیش از حد هلههوله و فست میخورد، بدانید که حداقل آنها سمی نیستند. اما استفاده از آنها باید به ندرت باشد نه یک عادت روزانه. پس تا پیدا کردن یک راهحل مناسب و ممکن، به آتشبس ادامه دهید!
تحقیق کردن در مورد موادغذایی سالم، کمک به رفع احساس گناه والدین میکند. همچنین میتوانید در مواد انواع غذاهایی که سریع اما سالم در خانه سرو میشوند، تحقیق کنید. مانند بسیاری از چیزهای دیگر در زندگی، نکتهی کلیدی در رعایت اعتدال است.
4. فرزندم صبح تا شب درگیر گوشی و تلویزیون و لپتاپ است!
به اعتقاد برخی از کارشناسان، لوازم الکترونیکی منبع همهی بدیها هستند! چاقی مفرط، ADHD و... و این باور، دلیلی برای احساس گناه در والدین است! این گفتهی کارشناسان تا حدودی حقیقت دارد اما در حال حاضر این شر و بدی، ضروری و جز جدانشدنی زندگیهاست.
باز هم نکتهی کلیدی رعایت تعادل است. اگر فرزندتان ساعتها تلویزیون تماشا میکند، باید دست به کار شوید و این زمان را کاهش دهید. ولی اگر هر شب یک ساعت با تبلتش بازی میکند و آخر هفتهها فیلم میبیند، فرزند شما از یک برنامهی متعادل پیروی میکند.
فعالیتهای جذاب و گستردهای برای فرزندتان فراهم کنید و اطمینان پیدا کنید که او از انجام آنها لذت میبرد. دویدن در بیرون، ساخت و ساز با بلوک و انجام کارهای خانه، همگی از قبیل کارهایی هستند که برای سلامت جسمی و روحی او سودمندند.
به علاوه، میتوانید با فرزندتان همراه شوید و از وسایل الکترونیکی در جهت فعالیتی مفید مانند آموزش استفاده کنید. از آنچه در حال رخ دادن است، سؤال بپرسید. از آنچه که در حال مشاهدهی آن هستید در زندگی خود بهره ببرید یا از فرزندتان بخواهید که مثلا تعداد رنگهای تصویر را بشمارد. یعنی فعالیت مشاهده و تماشا را به فعالیتی تعاملی و آموزشی مبدل نمایید.
5. بیش از حد داد و فریاد میکنم
آرامترین و صبورترین والدین هم گاهی از دست بچههایشان عصبانی میشوند و بر سرشان فریاد میزنند که خود عاملی برای ایجاد احساس گناه در والدین است. به هرحال در برخی از شرایط، فریاد زدن ضرورت مییابد. به عنوان مثال اگر کودک شما ناگهان برای گرفتن توپش وسط خیابان دوید، نگران بلندی صدای خود نباشید. فریاد کشیدن برای بازگشت کودک به پیادهرو، خیلی بهتر از رخداد اتفاقی ناگوار است.
البته مراقب باشید که فریادزدن، به عادت شما تبدیل نشود. سطح استرس خود را بررسی و به این فکر کنید که آیا برای مدیریت خشم خود به کمک نیازمندید؟ شاید واقعا لازم است که روشهای انضباطی مؤثرتری را به کار گیرید.
یک درمانگر حرفهای میتواند به شما کمک کند تا بفهمید چرا نمیتوانید در برابر فرزندان خود صبور باشید و همچنین میتواند راهکارهایی برای حفظ خونسردی داشته باشد. کنترل خشم و حفظ بردباری، بسیار اهمیت دارد چرا که فریادزدن بر سر فرزندتان ممکن است بهداشت روانی او را به خطر بیندازد.
تأثیر همدلی بر کنترل خشم
یکی از رویکردهای مهم در زمینهی بهبود سازگاری عاطفی و اجتماعی افراد، بررسی تأثیر همدلی بر کنترل خشم و در واقع رابطهی همدلی و خشم است.برای اشنایی انواع رویکردهای همدلی این مقاله را بخوانید:
6. نمیتوانم چیزهایی را که بچهام میخواهد، برایش تهیه کنم!
کلاسهای موسیقی، کلاسهای ژیمناستیک، آکادمیهای آموزش فوتبال، ابزارهای هوشمند و هزاران مورد دیگر از امکاناتی که در حال حاضر وجود دارد، بزرگکردن کودکان را پرهزینهتر از گذشته کرده است و عاملی شدهاند برای احساس گناه کردن والدین!
با وجود همهی این هزینهها ممکن است کودکی را ببینید که در محیطی همه چیز تمام زندگی میکند و مشغول بازی ویدئویی است و در همان حال فرزند شما با لباسها و ابزارهایی که در مقابل امکانات آن کودک هیچ است، در حیاط خلوت منزلتان مشغول بازی باشد.
در حقیقت، حضور در چنین فضای پر زرق و برقی برای دوران کودکی ضروری نیست و تدارک بیش از حد چیزها و تلاش برای ایجاد بهشتی که فرزندتان به همهی آرزوهایش برسد، مشکلساز است. به طوریکه ممکن است کودک شما به گونهای تربیت شود که نهایتا به یک مادیگرای صرف تبدیل شود.
تشویق کودک برای رفتن به بیرون و استفاده از وسایل موجود در محیط برای بازی، بدون این که جدیدترین اسباببازی را در دست داشته باشد، قوهی تخیل او را پرورش میدهد که میتواند در آیندهی او نقش مهمی داشته باشد. برای مثال ساختن اسباببازیهایی بیهزینه مثل ساخت یک قایق از یک جعبه مقوایی یا تبدیل یک برگه باطله به یک موشک.
ممکن است برای رفع احساس گناه خود وسوسه شوید که از کودک خود به خاطر اینکه به اندازهی دیگران پول ندارید که صرف او کنید، عذرخواهی کنید. از انجام این عمل، جدا خودداری کنید! به فرزند خود بیاموزید که به خاطر داشتههایش سپاسگزار باشد. سعی کنید اوقات خود را به بهترین شکل ممکن با یکدیگر سپری کنید.
7. نمیتوانم همهی وظایفم را انجام بدهم!
چه کسی مشخص میکند که شما چگونه باشید؟ یا این که چه کاری را انجام دهید؟ این نوع احساس گناه بیشتر در والدینی وجود دارد که فکر میکنند باید پدر یا مادری فوقالعاده باشند به علاوه یک کارمند فوقالعاده، یک دوست فوقالعاده و... فوق العاده، یعنی یک سوپرهیروی واقعی و همیشگی.
داشتن همه چیز در کمال، اهمیتی ندارد و البته امکانپذیر نیست. این داشتن یک زندگی متعادل است که ارزشمند است. تعادل به معنای برابری نیست. گاهی پیش میآید که باید زمان بیشتری را بر روی حرفهی خود بگذارید و در مواقعی، این خانواده است که بیش از حد معمول به شما نیاز دارد و حضور شما را طلب میکند.
از دیگران کمک بگیرید و مهمتر از آن، کمک دیگران را پذیرا باشید. در صورتیکه شرایط مالی مساعدی دارید، گاهی برای نظافت منزل یا تهیهی غذا کسی را استخدام کنید. گاهی زندگی فردی شما از تعهدات اجتماعی اولویت بیشتری دارد، بنابراین زمان دیگری را برای انجام تعهدات اجتماعی در نظر بگیرید. در مواقعی که نیاز به خلوت دارید، به فرزندتان اجازه بدهید تلویزیون تماشا کند و احساس گناه خود را کنترل کنید!
دانش قدرت است. احساس شایستگی، از دانستن این موضوع میآید که ما قابل، اثرگذار و مسلطیم. غیرممکن است که هر اتفاقی را که برایمان رخ میدهد کنترل کنیم، اما ما میتوانیم بر اطلاعات دریافتی خود کنترل داشته باشیم. بهترین راه برای مقابله با احساس گناه والدین این است که با واقعیتها و اطلاعات مبتنی بر دانش واقعی مجهز شویم.
زمانیکه با آگاهی کنونی خود تصمیمی میگیریم، آن تصمیم بهترین خواهد بود. زمانیکه دیگران با ما موافق نیستند، احساس میکنیم که قضاوت شدهایم. اما اگر آنها فقط براساس نظرات شخصی خود صحبت میکنند و نه براساس واقعیت یا دانش، ما باید نسبت به انتخاب خود مطمئن باشیم. ما باید به خودمان اجازه دهیم که برای چیزهایی که نمیتوانیم تغییر دهیم احساس گناه و عذاب وجدان نداشته باشیم.
برگرفته از: