مقدمه
هوش عمومی که به عنوان فاکتور G نیز شناخته میشود، به وجود ظرفیت ذهنی گسترده اشاره داشته که بر عملکرد در سنجش تواناییهای ذهنی تاثیر میگذارد. اصطلاحات دیگری مانند هوش، آی کیو (IQ)، توانایی شناختی عمومی و توانایی ذهنی عمومی نیز به جای آن نیز استفاده می شوند.
هوش عمومی چیست؟
هوش عمومی ساختاری بوده که از تواناییهای شناختی مختلفی تشکیل شده است. این تواناییها به افراد امکان کسب دانش و حل مشکلات را میدهد. این توانایی ذهنی عمومی، زیربنای مهارتهای ذهنی خاص مرتبط با زمینههایی مانند تواناییهای مکانی، عددی، مکانیکی و کلامی است. تصور بر این است که هوش عمومی بر عملکرد در تمام وظایف شناختی تأثیر میگذارد.
نحوهی عملکرد هوش عمومی
هوش عمومی را میتوان با یک ورزشکار مقایسه کرد. یک شخص ممکن است دونده بسیار ماهری باشد، اما این لزوماً به این معنی نبوده که او یک اسکیت باز عالی نیز خواهد بود. با این حال، این فرد ورزشکار بوده و دارای تناسب اندام است، پس احتمالاً در سایر کارهای بدنی بسیار بهتر از شخصی که هماهنگی کمتری داشته و بیشتر بیتحرک است، عمل خواهد کرد.
چارلز اسپیرمن(روانشناس)، به توسعهی یک روش آماری به نام تحلیل عاملی کمک کرد. این تحلیل به محققان اجازه میدهد که از تعدادی آیتمهای مختلف آزمایشی برای اندازهگیری تواناییهای مشترک استفاده کنند. به عنوان مثال، محققان ممکن است متوجه شوند افرادی که در سؤالات سنجش واژگان، نمره خوبی میگیرند، در سؤالات مربوط به درک مطلب نیز عملکرد بهتری دارند.
در سال 1904، اسپیرمن گفت که فاکتور G مسئول عملکرد کلی در آزمونهای توانایی ذهنی است. او گفت که افراد، قطعاً میتوانند در زمینههای خاصی برتری داشته باشند. افرادی که در یک زمینه خوب عمل میکنند تمایل دارند در زمینههای دیگر نیز خوب عمل کنند.
تمام وظایف آزمونهای هوش، خواه مربوط به تواناییهای کلامی و یا ریاضی باشد، تحت تأثیر این عامل اساسی فاکتور G قرار دارند.
مولفههای هوش عمومی چیست؟
چندین مؤلفه کلیدی وجود دارد که هوش عمومی را تشکیل میدهند. این مولفهها شامل:
- استدلال سیال: این مولفه شامل توانایی تفکر انعطافپذیر و حل مشکلات است.
- دانش: دانش، درک کلی فرد از طیف وسیعی از موضوعات است و میتوان آن را با هوش متبلور برابر دانست.
- استدلال کمی: این مولفه شامل ظرفیت فرد برای حل مسائلی بوده که شامل اعداد است.
- پردازش بصری-فضایی: این به تواناییهای فرد برای تفسیر و دستکاری اطلاعات بصری، مانند چیدن پازلها و کپی کردن اشکال پیچیده مربوط میشود.
- حافظه ی کاری: این مولفه شامل استفاده از حافظه کوتاه مدت مانند امکان تکرار لیستی از موارد میباشد.
تست هوش عمومی چگونه انجام میشود؟
بسیاری از تستهای هوش مدرن، برخی از عوامل شناختی را که تصور میشود هوش عمومی را تشکیل می دهند، اندازهگیری میکنند. چنین آزمونهایی پیشنهاد میکنند که هوش را میتوان با یک عدد اندازهگیری و بیان کرد، مانند نمره آی کیو (IQ).
استنفورد بینه(Stanford-Binet) که یکی از محبوبترین تستهای هوش است، با هدف اندازهگیری فاکتور G انجام میشود. نسخه فعلی آزمون علاوه بر ارائه یک نمره کلی، تعدادی ترکیب نمره و همچنین نمرات فرعی در ده حوزه مختلف را ارائه میدهد.
نمرات تست IQ به چه معنی است؟
در حالیکه سیستمهای امتیازدهی متفاوت هستند، میانگین امتیاز در بسیاری از آنها، 100 است و اغلب برچسبهای زیر برای محدودههای امتیازدهی مختلف استفاده میشوند:
- 54-40: اختلال زیاد
- 69-55: با اختلال خفیف
- 79-70: مرزی
- 89-80: پایینتر از متوسط
- 109-90: متوسط
- 119-110: بالاتر از متوسط
- 129-120: برتر
- 144-130: با استعداد یا پیشرفته
- 160-145: بسیار با استعداد یا بسیار پیشرفته
تاثیرات و کاربرد هوش عمومی چیست؟
در حالیکه مفهوم هوش هنوز موضوع مورد بحث در روانشناسی است، محققان بر این باورند که هوش عمومی با موفقیت کلی در زندگی ارتباط دارد.
پیشرفت تحصیلی
یکی از بارزترین تأثیرات هوش عمومی در حوزه عملکرد تحصیلی است. در حالیکه هوش در دانشگاهیان نقش دارد، بحثهای زیادی در مورد میزان تأثیر آن بر پیشرفت تحصیلی وجود دارد.
تحقیقات نشان داده است که ارتباطی قوی، بین توانایی ذهنی عمومی و پیشرفت تحصیلی وجود دارد، اما به تنهایی عمل نمیکند. برخی تحقیقات نشان میدهند که بین 51 تا 75 درصد موفقیتها را نمیتوان تنها به فاکتور G نسبت داد. این بدان معنا بوده که هوش عمومی بر عملکرد بچهها در مدرسه تأثیر میگذارد، اما عوامل دیگری نیز میتوانند نقش موثری را ایفا کند.
موفقیت شغلی
مدتها تصور میشد که نمرات IQ با موفقیت شغلی مرتبط است. به همین دلیل تست روانشناسی برای گزینش قبل از استخدام بسیار رایج شده بود. با این حال، بسیاری این سؤال را مطرح کردهاند که آیا یک توانایی ذهنی عمومی واقعاً مهمتر از تواناییهای ذهنی خاص است؟
یک مطالعه در سال 2020 که در مجلهی Journal of Applied Psychology منتشر شد، به این نتیجه رسید که هوش عمومی و تواناییهای ذهنی خاص، نقش مهمی در تعیین موفقیت شغلی، از جمله درآمد و دستیابی به شغل دارند.
اهمیت فاکتور G برای موفقیت در شغلهایی با درجه پیچیدگی بالا، بیشتر میشود. برای مشاغل با درجه پیچیدگی بالا، داشتن هوش عمومی بالاتر به دارایی بزرگتری تبدیل میشود.
سلامتی و طول عمر
حوزه اپیدمیولوژی شناختی، به ارتباط بین هوش عمومی و سلامتی میپردازد. همانطور که سلامتی میتواند در تأثیرگذاری بر هوش نقش داشته باشد، هوش افراد نیز ممکن است بر سلامت آنها تأثیر بگذارد. مطالعات نشان داده است که افراد با ضریب هوشی بالا در معرض خطر کمتری از موارد زیر هستند:
- بیماری عروق کرونر قلب
- فشار خون
- چاقی
- سکته مغزی
- برخی سرطانها
تحقیقات نشان داده است که افرادی که از هوش عمومی بالاتری برخوردارند، سالمتر هستند و عمر طولانیتری دارند، اگرچه دلایل این امر کاملاً مشخص نیست.
درآمد
همچنین تحقیقات نشان میدهد که افرادی با نمرات هوش بالاتر نیز تمایل به کسب درآمد بالاتری دارند. در حالیکه فاکتور G تأثیر دارد، متغیرهای دیگری نیز مهم هستند. به عنوان مثال، عواملی مانند وضعیت اجتماعی-اقتصادی و هوش هیجانی میتوانند با هوش عمومی تعامل داشته باشند و نقش مهمی در تعیین موفقیت یک فرد ایفا کنند.
چالشهای هوش عمومی
این دیدگاه، که میتوان هوش را با یک عدد در یک تست IQ اندازهگیری و خلاصه کرد، در زمان اسپیرمن نیز بحثبرانگیز بود. از آن زمان تا امروز تست هوش و آی کیو (IQ) موضوع بحث باقی مانده است. در حالیکه فاکتور G تأثیرگذار است، تنها یکی از راههای تفکر در مورد هوش است.
تواناییهای ذهنی اولیه ترستون
برخی از روانشناسان، از جمله لوئیس لئون ترستون مفهوم فاکتور G را به چالش کشیدند. در مقابل آقای ترستون، آنچه را که به عنوان تواناییهای ذهنی اولیه می نامد شناسایی کرد:
- حافظه انجمنی (شرکتپذیر)
- سرعت ادراک
- استدلال
- تجسم فضایی
- درک کلامی
او پیشنهاد کرد که همهی افراد، دارای این تواناییهای ذهنی، با درجات مختلف هستند. این تواناییها ممکن است در برخی زمینهها پایین و در برخی دیگر بالا باشند.
هوشهای چندگانه گاردنر
اخیراً، روانشناسانی مانند هاوارد گاردنر مخالف این دیدگاه هستند که هوش عمومی میتواند با دقت، تمام تواناییهای ذهنی انسان را ثبت کند. گاردنر در عوض پیشنهاد کرد که هوش چندگانه وجود دارد. هر هوش نشان دهنده تواناییهایی در حوزه خاصی مانند هوش دیداری-فضایی، هوش کلامی-زبانی و هوش منطقی-ریاضی است. امروزه تحقیقات به یک توانایی ذهنی نهفته اشاره دارد که به عملکرد در بسیاری از وظایف شناختی کمک میکند. نمرات IQ که برای اندازهگیری هوش عمومی طراحی شدهاند بر موفقیت کلی فرد در زندگی تأثیر میگذارد. با این حال، در حالیکه ضریب هوشی میتواند در موفقیت تحصیلی و زندگی نقش داشته باشد، عوامل دیگری مانند تجربیات دوران کودکی، تجربیات تحصیلی، وضعیت اجتماعی-اقتصادی، انگیزه، بلوغ و شخصیت نیز نقش مهمی در تعیین موفقیت کلی دارند.
در طول تاریخ روانشناسی، تعریف هوش یکی از موضوعات بسیار بحثبرانگیز بودهاست و اغلب، روانشناسان درمورد تعریف آن اختلافنظر دارند. آزمون ضریب هوشی به ابزاری پرکاربرد تبدیل شده که به توسعهی بسیاری از آزمونهای مهارت و استعداد منجر شدهاست. هوش عمومی، تواناهاییهای اولیهی ذهنی و هوش چندگانه از نظریات هوش هستند که به آنها پرداختیم.
برگرفته از: