مقدمه
فکر میکنید تربیت تک فرزندها با چند فرزندها متفاوت است؟ رفتار تک فرزندها با کودکانی که خواهر و برادر دارند، متفاوت است؟
اگر پاسختان به هر کدام از این سوالها مثبت است، احتمالا شما هم در دام کلیشهی «امپراتوری تک فرزندها» افتادهاید. در این مقاله قصد داریم از طریق برهان خلف نظریهی «خودخواهی تک فرزندها» را بررسی کنیم. با ما همراه باشید. در ادامه به بررسی دقیق رفتار تک فرزندها خواهیم پرداخت.
دنیای روانشناسی دربارهی ارتباط تک فرزندی و خودخواهی چه میگوید؟
داستانهای زیادی دربارهی «امپراتوریِ کوچک تک فرزندها» وجود دارد. مثل این که آنها در فضای فرزندسالاری بزرگ میشوند یا لوس، خودخواه و خودمحور هستند. با این حال در تحقیقاتی که سال ۲۰۱۹ میلادی در آلمان انجام شد به این نتیجه رسیدند که این باورهای اولیه دربارهی تک فرزندی اشتباه هستند.
در حال حاضر یک تیم تحقیقاتی چینی هم این باور رایج را بررسی کرده و باز نتوانسته مدرکی برای تأیید «خودخواه بودن تک فرزندها» پیدا کند. محقق Xuegang Zheng و همکارانش از دانشگاه Shaanxi Normal مقالهای در زمینهی روانشناسی اجتماعی و علوم شخصیتی ارائه کردند که روی نظریهی «خودخواهی در تک فرزندی» تأکید میکند. حداقل در میان بزرگسالانی که با خواهر یا برادر بزرگ شدند. (در این مقاله، تیم تحقیقاتی از واژه «تک فرزندها» برای اشاره به بزرگسالان بدون خواهر و برادر و از «غیرتک فرزندها» برای بزرگسالانی دارای خواهر و برادر استفاده میکنند.)
نتایج این تحقیق از آزمایشی در خصوص رفتار تک فرزندها در سه مرحله جمعآوری شده است. دستهبندی مراحل به شکل زیر است:
مرحلهی اول
جامعهی آماری: کودکان
منبع اطلاعاتی: بررسی رفتار کودکان در بازیهای گروهی
مرحلهی دوم
جامعهی آماری: بزرگسالان
منبع اطلاعاتی: بررسی رفتار بزرگسالان در بازیهای گروهی
مرحلهی سوم
جامعهی آماری: کودکان (دانشآموز)
منبع اطلاعاتی: بررسی رفتار دانشآموزان در به اشتراکگذاری داشتههایشان با سایرین
در ادامه بخشی از آخرین نتایج علمی این تحقیق را با شما به اشتراک میگذاریم.
آزمایش اول: عملکرد تک فرزندها در بازیهای گروهی
این گروه تحقیقاتی به شدت تمایل داشتند تا تک فرزندها، با شیوهی تربیت فرزندسالاری رایج، را به عنوان افرادی کمتر اجتماعی (یا خودخواهتر) از گروه غیرتک فرزندها ارزیابی کنند. با این حال نتایج فرزندپروری در هر دو گروه یکسان بدست آمد. تیم تحقیقاتی از پارامترهای مختلفی برای جمعآوری اطلاعات و رتبهبندی استفاده کردند. از جمله منابع آنها نسخهای از بازی دیکتاتور بود.
تک فرزندها یا غیرتک فرزندها؛ کدام دسته حاضر بودند تا پول بیشتری در بازی با دیگران به اشتراک بگذارند؟
در مرحلهی اول آزمایش از شرکتکنندهها خواستند تا رفتار همگروهیهایشان را در مورد به اشتراکگذاری پول در بازی قضاوت کنند.
آزمایش دوم: تک فرزندی در خودخواهی بزرگسالان نقش دارد؟
در مرحله دوم؛ جامعهی آماری از میان ۳۹۱ بزرگسال انتخاب شد (که تنها ۱۶۹ نفر از آنها تک فرزند بودند). محققها از همان پارامتر نوعدوستی (مشابه بازی دیکتاتور) استفاده کردند. با این تفاوت که از شرکتکنندهها خواستند که به جای قضاوت دربارهی همگروهیهایشان به خودشان امتیاز بدهند. آیا آنها حاضر بودند پول زیادی در بازی گروهی به اشتراک بگذارند؟
در بررسیهای اولیه، هیچ تفاوتی بین دو گروه تک فرزند و غیر تک فرزند پیدا نکردند. همینطور تک فرزندی باعث نشد که این گروه خودخواهتر از بزرگسالان دارای خواهر و برادر ظاهر شوند.
به نظر میرسد دلیل ایجاد کلیشهی فرزندسالاریِ تک فرزندها این است که چنین کودکانی اغلب در کانون توجهی والدین خود هستند. البته این توجه میتواند با نکات مثبتی در فرزندپروری و تربیت تک فرزندها همراه شود. به عنوان مثال؛ در تحقیقات قبلی گزارش شده که تک فرزندها تمایل بیشتری به برقراری روابطِ گرم و صمیمی با والدینشان دارند.
ممکن است محققهای چینی این طور استنباط کرده باشند که رفتار تک فرزندها با نزدیکان خود رفتاری از نوع دوستانه (یا همراه با خودخواهی کمتری) است. بنابراین آنها در مرحله سوم مطالعاتی خود این ایده را مورد بررسی قرار دادند. اگر شما داری یک فرزند هستید باید در خصوص تربیت تک فرزندها مطالعه کافی داشته باشید تا به بهترین نحو کودک خود را تربیت کنید.
آزمایش سوم: اندازهگیری حس نوع دوستی در تک فرزندها
در مرحله سوم مطالعاتی؛ آنها گروهی شامل ۹۹ دانشآموز چینی (که تقریبا نیمی از آنها تک فرزند بودند) را انتخاب کردند. سپس برای هر کدام از آنها، گروهی از افراد مرتبط تعیین شد. این افراد از دامنهی اجتماعی مختلفی شامل والدین، دوستان، آشنایان و غریبهها بودند.
در طی آزمایش به هر کدام از شرکتکنندهها مقداری پول دادند. سپس از آنها سوال شد که میخواهند آن را برای خود نگه دارند یا با فردی در دامنهی اجتماعی مشخص به اشتراک بگذارند؟ (دامنهی اجتماعی به شرکتکنندهها معرفی میشد و کیفیت آن در طول آزمایش تغییر میکرد. همینطور پیشنهاد اشتراک برای مبلغ کمی از پول دریافتیشان بود.)
به نظرتان نتیجهی آزمایش چه بود؟ تک فرزندها نسبت به کودکان دیگر با نزدیکانشان رفتاری دوستانهتر داشتند؟ یا شاید هم خودخواهتر بودند!
اگر تربیت تک فرزندی دلیل اصلی خودخواهی آنها بود روی تصمیمشان برای به اشتراکگذاری پول اثر میگذاشت. پس نتایج آن در دادههای آزمایش مشخص میشد. اما ارزیابیها چنین موردی را نشان ندادند. بنابراین در مرحلهی سوم تحقیقات هم تفاوتی بین دو گروه تک فرزندها و غیرتک فرزندها کشف نشد.
خلاصهی دستاوردهای تحقیقاتی
آزمایش سه مرحلهای تیم تحقیقاتی چینی از طریَق برهان خلف ثابت کرد که رفتار تک فرزندها لزوما رفتاری خودخواهانه نیستند. اگر چه نتایج بدست آمده در مرحلهی دوم تحقیقات از امتیازهای خود شرکتکنندهها بود، اما یافتهها در موقعیتهای رفتاری واقعی درستی نتایج را تأیید میکرد. همینطور مشخص شد که ایدهی فرزندسالاری و خودخواهی ارتباطی با تک فرزندی ندارد.
البته باید به این نکته توجه کرد که جمعیت آماری این مطالعهها کوچک بودند. بنابراین ممکن است نتایج در خارج از چین (که سیاست تک فرزندی اثر زیادی روی آن داشته است.) یا حتی نقاط مختلف چین (چون شرکتکنندهها نمایندهی ملی نبودند.) عمومیت نداشته باشد.
همچنین در جمعیت آماریِ مطالعه، علاوه بر کودکان، بزرگسالانی که با یا بدون خواهر و برادر بزرگ شدند هم حضور داشتند. بنابراین نتایج آن فقط مربوط به کودکان تک فرزند نیست. با این وجود دستاوردهای این آزمایش سه مرحلهای، شواهد بیشتری برای رد کلیشههای رایج در مورد تک فرزندی کودکان –یا حداقل بزرگسالان بدون خواهر و برادر- در اختیارمان قرار میدهد.