مقدمه
تحقیقات زیادی در مورد سبکهای فرزندپروری انجام شده است که هرکدام میتواند آثار مثبت و منفی خود را روی کودکان و نوجوانان بگذارد. بااینحال، در بین محققان یک نقطهنظر مشترک وجود دارد و آن هم این است که فرزندپروری نادرست میتواند کودکان را به افرادی تنبل و ناکارآمد تبدیل کند.
والدین هلیکوپتری چه کسانی هستند؟
والدین هلیکوپتری بهشدت کمالگرا و محافظ فرزندان خود هستند، بهگونهای که تمام هموغم خود را معطوف به تربیت بهاصطلاح صحیح فرزندان خود میکنند و آنها را از کارهایی که باید خودشان انجام دهند، مانند پختوپز، نظافت یا درسخواندن معاف میکنند.
مادر یا پدر هلیکوپتری بر هر حرکت کودک نظارت میکند و رهنمودهای خستهکننده و بی پایانی به او ارائه میدهد. این مدل از خانوادهها مانند آتشنشانهایی عمل میکنند که مدام فرزندان خود را زیر نظر دارند تا در صورت مشاهدهی هرگونه کار اشتباهی جلوی آنها را بگیرند. در یککلام، والدین هلیکوپتری بهشدت افراطی هستند و وسواس زیادی روی تربیت فرزندان خود دارند که اغلب اثرات مخربی روی فرزندان میگذارد.
تحقیقات نشان داده است که در بین سبکهای فرزندپروری، والدین بیش از حد محافظ میتوانند ناخواسته به روابط بعدی و رشد اجتماعی فرزندان خود آسیب برسانند.
فرزندپروری به روش هلیکوپتری یکی از سبکهای فرزندپروری مستبدانه است
کریس سگرین، محقق دانشگاه آریزونا که سبکهای فرزندپروری را مطالعه میکند، گفت: «پرورش بیش از حد زمانی است که آنچه را که ما ساختار تربیتی یا راهنمایی نامناسب رشدی مینامیم، برای کودک به کار ببریم».
ما خدماتی را به کودک ارائه میدهیم که خود او بهراحتی میتواند از پس آن بر بیاید. افرادی که بیش از حد به فرزندپروری میپردازند، برای خود دیسیپلین تنظیم نمیکنند و به کودک اجازه میدهند استقلال بیشتری داشته باشد. امری که هم میتواند او را تنپرور و هم لوس کند.
محققان دریافتهاند که محافظت بیش از حد والدین از کودکان میتواند منجر به پریشانی روانی، خودشیفتگی، سازگاری ضعیف، مصرف مواد مخدر و طیف وسیعی از مشکلات رفتاری در بزرگسالان ۱۸ تا ۲۵ساله شود.
کمالگرایی، محرک احتمالی فرزندپروری به سبک هلیکوپتری
در یک مطالعهی جدید، سگرین و چند تن از نویسندگان همکار او ، دریافتند که سبکهای فرزندپروری کمالگرا ممکن است یکی از محرکهای فرزندپروری افراطی باشد.
سگرین، استاد و رئیس دپارتمان ارتباطات در کالج علوم اجتماعی و رفتاری، میگوید: «کمالگرایی یک ویژگی روانشناختی است که همه میخواهیم در آن کامل باشیم، موفق شویم و تمجیدهای مثبتی داشته باشیم».
سگرین گفت:«سبک فرزندپروری کمالگرا والدین را تشویق میکند تا موفقیت فرزندانشان را بازتابی از خود ببینند؛ امری که ممکن است آنها را در تلاش برای دستیابی به نتایج عالی در فرزندپروری بیش از حد سوق دهد.آنها میخواهند از طریق دستاوردهای فرزندانشان تمجیدهای دیگران را بشنوند. چنین پدر و مادرهایی میخواهند موفقیتهای فرزندانشان را ببینند، زیرا این کار باعث میشود که از نظر جامعه خوب به نظر برسند. من نمیگویم که آنها به فرزندان خود اهمیت نمیدهند، اما ارزش خود را نیز با موفقیت فرزندانشان میسنجند. این معیاری است که آنها برای سنجش موفقیت خود بهعنوان والدین استفاده میکنند که اصلاً درست نیست.»
علائم سبکهای فرزندپروری
همانطور که گفتیم، سبکهای فرزندپروری و کمالگرایی اغلب نتایج مخربی بر روحیهی فرزندان میگذارند. سگرین و همکارانش دو مطالعه در این حیطه انجام دادند که به ارتباط بین کمالگرایی و فرزندپروری افراطی پرداخته است.
اولین مطالعه شامل ۳۰۲ زوج بزرگسال بود. آنها مجموعهای از اظهارات را رتبهبندی کردند که سطح مشارکت آنها در فرزندپروری را توصیف نموده و سطح کمالگرایی آنها را اندازهگیری میکرد. در مرحلهی دوم، محققان ۲۹۰ زوج جوان را مورد بررسی قرار دادند. در این مطالعه، بزرگسالان جوان به اظهاراتی که برای سنجش درک آنها از سبک فرزندپروری والدینشان طراحی شده بود، پاسخ دادند. یافتههای هر دو مطالعه ارتباط کمالگرایی را با محافظت بیش از حد پدر و مادر یا همان فرزندپروری هلیکوپتری تأیید کرد. والدین مضطرب نیز ممکن است مستعد هلیکوپتری شدن، باشند!
سگرین میگوید:«درک اینکه چه چیزی باعث ایجاد انگیزه در فرزندپروری افراطی میشود مهم است.»
تمام تحقیقاتی که تاکنون در مورد فرزندپروری افراطی انجام شده، بر این موضوع متمرکز شده است که چه نتایجی برای کودکانی که دریافتکنندهی فرزندپروری بیش از حد هستند، داشته است. جالب است که هیچکس در وهلهی اول به این موضوع توجه نکرده که چه مدل از پدر و مادرها این کار را انجام میدهند. او گفت:«به نظر من قبل از هر چیز باید به دنبال انگیزهی والدین از انجام این کارها باشیم. درصورتیکه توانستیم انگیزهی واقعی آنها را درک کنیم، آنوقت خواهیم توانست آثار مخرب چنین رفتاری را روی تربیت فرزندان مشاهده کنیم.»
اگرچه او به طور خاص در این مطالعه به این موضوع اشاره نکرده است، اما سگرین مشکوک است که مادران و پدران میانسالی که در «دوران عزتنفس» دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ بزرگ شدهاند، ممکن است در معرض کمالگرایی باشند که میتواند منجر به فرزندپروری افراطی شود. در آن دوران، مردم اغلب رفتار بد کودکان را ناشی از اعتمادبهنفس پایین میدانستند. سگرین گفت:« در آن زمان یکی از رایجترین راهحلها برای افزایش عزتنفس، تحسین و تمجیدهای فراوان بوده.»
او گفت:«در آن زمان ما در پایان سال تحصیلی و مسابقات مدرسهای شروع به اهدای جوایز به بچهها کردیم، فقط بهخاطر حضور در تیم، نه به این دلیل که آنها واقعاً موفقیتی کسب کرده باشند. حال باگذشت ۳۵، ۴۰ سال این افراد اکنون به والدینی تبدیل شدهاند که خودشان صاحب فرزند هستند و احتمالاً سبکهای فرزندپروری افراطی را پیش گرفتهاند. این والدین در دههای رشد کردهاند که پویش ملی ایالات متحده برای فرهنگسازی تدارکدیدهشده بود. بهطوریکه در مدارس و باشگاهها مدام از کودکان تمجید میکردند که شما خاص هستید، شما عالی هستید، شما کامل هستید؛ و این به انگیزههای کمالگرایی دامن میزند.
اگر من واقعاً خاص هستم، اگر واقعاً عالی هستم، پس بهتر است فرزندانم نیز خاص و عالی باشند، در غیر این صورت من پدر یا مادر خوبی نیستم.
سبکهای فرزندپروری مضطرب با کمالگرایی همراه است
کمالگرایی تنها مشخصهای نیست که میتواند به فرزندپروری افراطی منجر شود. تحقیقات قبلی توسط سگرین نشان داد که بین سبکهای فرزندپروری افراطی و سبکهای فرزندپروری مضطرب ارتباط وجود دارد.
والدین مضطرب تمایل زیادی به نگرانی دارند و در مورد چیزهای بدی که ممکن است برای فرزندشان اتفاق بیفتد نشخوار ذهنی میکنند. سگرین گفت به همین دلیل است که آنها اغلب ریسک گریزی را در ذهن دارند.
مطالعهی قبلی او نشان داد والدینی که در زندگی خود با اشتباهات زیادی مواجه شدهاند ممکن است این سبک از تربیت را پیش بگیرند، زیرا سعی میکنند از تکرار اشتباهات مشابه فرزندان خود جلوگیری کنند. فردی که درگیر فرزندپروری مضطرب میشود به این معنی نیست که او بیش از حد به فرزندپروری افراطی روی آورده است. سگرین گفت، والدین مضطرب پتانسیل این را دارند تا بهسرعت رو به فرزندپروری افراطی بیاورند. مادران بیش از پدران رو به استفاده از سبکهای فرزندپروری افراطی میآورند. او گفت جامعهی آماری ما در این مطالعه بیشتر مادران بودند. زمانی که ما زوجهای جوان را موردمطالعه قرار دادیم متوجه شدیم، این مادران هستند که به دلیل احساسات بیش از حد خود رو به استفاده از فرزندپروری هلیکوپتری میآورند.
البته، این بدان معنا نیست که پدران نمیتوانند هلیکوپتری باشند. سگرین گفت:«مطمئناً پدران نیز میتوانند در برخی موارد رو به استفاده به چنین سبکهای افراطی بیاورند، اما تعدادشان از مادران بهمراتب کمتر است.»
ما میدانیم که در فرهنگ ما، چه خوب و چه بد، زنان در نهایت نسبت به مردان بیشتر درگیر مسئولیتهای فرزندپروری میشوند، بنابراین منطقی است که با بالغ شدن و بزرگتر شدن کودک، مادر بهنوعی به رفتار کلیشهای خود ادامه دهد.
تأثیرات سبکهای فرزندپروری هلیکوپتری
سگرین امیدوار است که تحقیقات او خطرات فرزندپروری به شیوهی هلیکوپتری را نهتنها برای فرزندان جوان، بلکه برای خود والدین نیز روشن کند. این محقق گفت برای اینکه والدین هلیکوپتری کمالگرا بتوانند راه خود را تغییر دهند، ابتدا باید ارزش خود را مستقل از فرزندانشان تشخیص دهند.
«من گاهی اوقات میبینم، بهخصوص در مادران که آنها کل جهان خود را بهعنوان مادر تعریف میکنند - نه همسر، نه کارگر، نه علاقهمند، بلکه به معنی واقعی کلمه فقط مادر! » او گفت:« این میتواند بهشدت کانون گرم خانواده را از بین ببرد. هر کس باید وظایف خود را بهدرستی و در حد ایدهآل انجام دهد. افراط در این کار جز پشیمانی، چیزی به بار نمیآورد.»
سگرین گفت:«والدین باید یاد بگیرند که اهداف خود را بپذیرند و به آنها فرصت رشد دهند. بزرگسالان جوان برای بیرون رفتن و کاوش و یافتن زندگی و جاهطلبیهای خود به کمی استقلال نیاز دارند.»
برگرفته از: