مقدمه
فرایند آشنایی پیش از ازدواج، فرایندی لازم و واجب برای شناخت بیشتر طرف مقابل و تصمیمگیری دربارهی ازدواج است. آنچه مهم است داشتن دید واقعبینانه دربارهی فرصتها و محدودیتهای این دوران است.
بیشتر متخصصان بر این باورند که هر چند آشنایی شرط الزامی ازدواج است، اما شرط کافی نیست. در ازدواج موفق یادگیری ازتجربهی اطرافیان، یادگیری از زندگی پدر و مادر و یادگیری از تحقیقات علمی بسیار مؤثر است. آمادگی واقعی برای تشکیل خانواده گرچه چالشبرانگیز است، اما درعینحال پربازدهترین سرمایهگذاری برای بلندمدت محسوب میشود.
اولین نکته این است که بدانیم ما پیش از ازدواج قادر نخواهیم بود شناخت کاملی از فرد مقابل کسب کنیم، حتی اگر مدتزمان زیادی را صرف کسب شناخت کنیم؛ این مسئله ازیکطرف به ماهیت انسان و از طرفی دیگر به ماهیت روابط پیش از ازدواج برمیگردد. انسان بهطورکلی یک احتمال است، احتمالی که چندان قابلپیشبینی نیست، انسان به تعریف برخی فلاسفه بذر است، اما نه بذر یکگونهی خاص، بلکه بذر همه چیز است و امکان تبدیلشدن به هر چیزی را دارد؛ با این نگاه به ماهیت متغیر و انعطافپذیر انسان، نهتنها به شناخت قطعی از دیگران بلکه به شناخت قطعی از خودمان هم با دیدهی تردید خواهیم نگریست.
از طرفی در اغلب روابط انسانی افراد به آگاهانه یا ناخودآگاه تلاش میکنند خود را فردی معقول و مطلوب نشان دهند. مسئله این نیست که در دوران آشنایی تنها ویژگیهای مثبت نشان داده میشوند، مشکل اینجاست که در این فرایند افراد به علت ناآگاهی از نقاط ضعف یا ویژگیهای منفی طرف مقابل تصویر تحریفشده و غیرواقعبینانهای از یکدیگر خواهند داشت و پس از ازدواج، زمانی که افراد نقاط قوت و ضعف یکدیگر را با هم میبینند، دچار تعارض و تعجب میشوند که چگونه همسرشان به این میزان متفاوت فکر میکند، رفتار میکند و حتی صحبت میکند!
اشتباهاتی در مورد ازدواج!
به
راستی ازدواج چیست؟! برای رسیدن به پاسخ این سوال این مقاله را از دست ندهید:
اشتباهات رایج در دوران آشنایی پیش از ازدواج
یکی از اشتباهات رایج افراد در دوران آشنایی این است که سؤالات کافی نمیپرسند یا سؤالاتی میپرسند که برای امر ازدواج از اهمیت کمی برخوردار است، بخشی از این موضوع شاید به دلیل ناآشنایی افراد با ملاکهای صحیح ازدواج باشد، اما بخش دیگری از این موضوع ممکن است ناشی از این باشد که احساس کنند سؤال پرسیدن، جنبهی عاطفی ارتباط را مخدوش میسازد و فضای عاشقانهی رابطه را تبدیل به فضای مصاحبه یا بازجویی میکند؛ بعضی از افراد هم سراغ پرسیدن بعضی سؤالات نمیروند چرا که میترسند متقابلاً دربارهی همان موضوع از آنها سؤال شود، زمانی که ما از خود و زندگیمان راضی نیستیم یا از گذشتهی خود شرمساریم و یا با آن کنار نیامدهایم، زمانی که احساس گناه میکنیم و یا احساس خوبی نسبت به خودمان نداریم، به طور ناخودآگاه از مورد سؤال واقعشدن طفره میرویم و از طرف مقابل هم سؤالاتی که میترسیم همانها را از ما بپرسد، نمیپرسیم.
اگر به این دلیل از سؤال پرسیدن طفره برویم، باید کمی بیشتر دربارهی احساس عزتنفس و احترام به خودمان تأمل کنیم، چرا که در غیر این صورت به دلیل احساس کمبود و حقارت ممکن است درگیر یک ازدواج ناموفق شویم.
از دیگر اشتباهات متداول در دوران آشنایی پیش از ازدواج، نادیدهگرفتن و مطرحنکردن مشکلات پیشآمده بین طرفین است. برای بعضی از ما مطرحکردن مشکلات در زمان آشنایی بیاحترامی بهطرف مقابل محسوب میشود. برخی دیگر از ما احتمالاً برای حفظ شوروشوق و جذابیت ارتباط از کنار این مسائل میگذریم و آنها را حلوفصل نشده رها میكنیم. اما این مسائل نابود نخواهند شد و مانند آتش زیر خاکستر پنهان خواهند بود تا زمان شعلهور شدنشان فرابرسد. و این از موارد اشتباهاتی در مورد ازدواج! است.
افراد در دوران آشنایی پیش از ازدواج به نشانههای هشداردهنده توجه نمیکنند. نادیدهگرفتن نشانههای هشداردهنده، یکی از خطرناکترین اشتباهاتی است که افراد در هنگام آشنایی برای ازدواج مرتکب میشوند. ممکن است بعضی رفتارها را در فرد مقابل ببینیم کـه علامت هشدار است و باید در مورد آن بااحتیاط برخورد کنیم، اما نسبت به آن جدی برخورد نمیکنیم.
بعضی ممکن است مسائل را کماهمیت جلوه دهند. بسیاری از افراد در جریان آشنایی قبل از ازدواج، مشکلات طرف مقابل را نادیده میگیرند. یکی دیگر از اشتباهات رایج برخی افراد در دوران آشنایی این است که نهتنها مشکلات طرف مقابل را کماهمیت جلوه میدهند، بلکه آن را توجیه هم میکنند! مثلاً میگویند «او کودکی بدی داشته، بـه همین دلیل زود عصبانی میشود» یا «چون استرس کاری زیادی دارد فعلاً کمی داروی آرامبخش مصرف میکند».
بعضی افراد، همراه بـا دلیلتراشی برای اشتباهات طرف مقابل، حتی سعی میکنند کارهای او را منطقی و یـا عقلانی بدانند. مثلاً میگویند «اگرچه کار نمیکند در عوض بسیار مطالعه میکند» یا «او واقعاً باهوش است، حیف است که به کارهای سطح پایین بپردازد»، «او مرد است و همهی مردها به طور طبیعی زیاد به زنهای دیگر نگاه میکنند».
اشتباه تعداد اندکی از افراد هم این است که از کماهمیت و یا منطقی جلوهدادن رفتار طرف مقابل عبور میکنند و به مرحلهی انکار میرسند. در این حالت ممکن است بگویند: «هیچکسی تابهحال همانند او مرا دوست نداشته است» «چه کسی گفته که او خیلی عصبی است؟» یا «او معتاد نیست فقط بعضی وقتهـا بـه طور تفریحی مواد مصرف میکند».
از اشتباهات رایج دیگری که معمولاً افراد در زمان آشنایی پیش از ازدواج مرتکب میشوند این است که برای اینکه نشان دهند با طرف مقابل هماهنگ هستند و تفاهم دارند، ارزشها، رفتارها و عادات خود را بهسرعت تغییر میدهند، از باورها و ارزشهای خود چشمپوشی میکنند و گاهی ارزشهای خانوادگی و اجتماعیشان بهخاطر حضور طرف مقابل در زندگیشان کمرنگ میشود، مثلاً از خانواده و دوستان خود فاصله میگیرند.
بعضیها هم ممکن است در هنگام آشنایی تسلیم زرق و برقهای مادی و ظاهری و یا تسلیم نیازها و جذابیتهای جنسی رابطه شوند و بدین ترتیب باورهای گذشتهی خود را فراموش کنند و تن به مسائلی بدهند که خلاف اعتقاداتشان باشد.
یکی از آسیبهای تغییردادن ارزشها بهخاطر دیگری این است که اگر رابطهی ما با آن فرد به سرانجام نرسد دچار احساس بیهویتی خواهیم شد و قدرت تشخیصمان را دربارهی درست و غلط از دست خواهیم داد. همچنین اگر طرف مقابل ما باهوش باشد باید بفهمد کسی که بهراحتی از عقایدش دست میکشد ممکن است روزی هم بهراحتی از او دست بکشد!
یکی از اشتباهات بسیار خطرناک و از طرفی بسیار رایج بین افراد این است که فکر میکنند بعد از ازدواج میتوانند ویژگیهای نامطلوب طرف مقابل را تغییر دهند، هر فردی که سعی کرده باشد برخی ویژگیهای ناخوشایند خود را کنار بگذارد یا برخی عاداتش را تغییر دهد، میداند که خلاصشدن از دست عادتها و خصوصیات به این راحتیها نیست و نیازمند انگیزهی درونی قوی و عزم راسخ است، همچنین اگر خود فرد قانع نشده باشد که باید برخی خصوصیاتش را تغییر دهد، نسبت به این کار احساس لزومی نکرده و در برابر اصرار دیگران به تغییر مقاومت میکند. پس فکر تغییردادن طرف مقابل بعد از ازدواج را از سرتان بیرون کنید و ببینید آیا میتوانید او را همینگونه که هست بپذیرید؟
برگرفته از: کتابچهی راهنمای ازدواج، تدوین دکتر ماریه عبدالقادری