مقدمه
زندگی سراسر مسئله است و همهی موجودات زنده دارای مهارت حل مسئله هستند. خوب یا نهچندان خوب، موفق یا نهچندان موفق، اما موجودات زنده – از جمله انسان – مخترع و متخصص حل مسائلشان هستند. هرکسی به روشهای متفاوت از عهدهی آن برمیآید و هر کمکی با بیشترین استقبال روبرو میشود.
به طور کلی تصحیح اشتباهات مهمترین روش در پیشرفت تکنولوژی و یادگیری است، همچنان که در تکامل زیستشناختی وسیلهای برای پیشرفت است.
ازآنجاکه انسان موجودی چندوجهی است، آموزش حل مسئله بهعنوان یک مهارت شغلی برای متخصصان و همچنین در زندگی روزمره، ضروری به نظر میرسد.
در این مقاله به نکاتی دربارهی مهارتهای حل مسئله، راههای افزایش مهارت حل مسئله و بهبود مهارتهای حل مسئله خواهیم پرداخت.
با ما همراه باشید.
راههایی برای افزایش مهارت حل مسئله
جستجوگر و کنجکاو باشید، بزرگ فکر کنید و از منطقهی امن خود خارج شوید!
- برای افزایش مهارت حل مسئله در گام نخست، نسبت به باورهایتان کنجکاو و پرسشگر باشید. برای جایگزینکردن باورهایی که نتیجهی مطلوب ندارند فعالانه تلاش کنید.
- در قدم بعدی برای شکستن الگوهای فکری، بدون محدودیت رویاپردازی کنید.
- و سرانجام در شرایطی که نیاز به انعطافپذیری دارید، به راههای جایگزین برای انجام کارها فکر کنید.
در هر جامعهای بنا به فرهنگ مرسوم باورهایی در میان مردم بهصورت پسزمینههای فکری نهادینه شده است که لزوماً کارایی مفیدی ندارند. این افکار گاهی چنان عمیق و ریشهدار است که به شکل داستانها و پندهای حکیمانه سینهبهسینه منتقل میشوند. مردم میگویند:«به حیوانات خانگی پیر نمیتوان ترفندهای تازهای یاد داد.» اما من این عبارت را بیشتر میپسندم: «برای آموزش ترفندهای جدید به حیوانات خانگی مسن تلاش بیشتری نیاز است.»
این باور بهنوعی در مسیر زندگی روزمرهی انسان نیز قابلمشاهده است. هر زمان که میخواهید چیز تازهای یاد بگیرید، مغز شما انرژی زیادی برای ایجاد مسیرهای عصبی جدید صرف میکند.حال اگر میخواهید چیزی را که قبلاً آموختهاید تغییر دهید، ساختن مسیرهای عصبی جدیدی که مسیرهای قبلی را نادیده بگیرند، به تلاش بیشتری نیاز دارد.
برای افزایش مهارت حل مسئله راههای زیادی برای ایجاد موقعیت جدید وجود دارد. کسانی که دارای مهارت حل مسئله هستند با کنجکاوی و جستجوگری آغاز میکنند، بزرگ فکر میکنند، و سپس چیزهای جدید را امتحان میکنند.
کنجکاو و جستجوگر شوید
برای آنکه کنجکاو و جستجوگر شوید راههای جذابی برای کنکاش پیدا کنید. میتوانید موضوع جدید را با داشتهای قدیمی که به شما انگیزه میدهد هماهنگ کنید. این داشته میتواند یک علاقه، یک ارزش یا یک ویژگی باشد که شما در مورد خودتان دوست دارید. میتوانید هدفی را که برای شما مهم و ارزشمند است به یادگیری موضوعات جدید پیوند بزنید.
بهعنوانمثال در حال حاضر مسئلهی شما این است که میخواهید در شغلتان متخصص و پیشرو باشید، یا ممکن است بخواهید روابط عمیقتری با دیگران برقرار کنید، بنابراین برای حل مسئله در ارتباط با همان موضوع، چیزهایی را پیدا کنید که شما را با یادگیری درگیر میکند و بر روی این مسیر ارتباطی، آموختههای جدیدتان را بسازید.
برای دستیابی به انواع مهارتهای حل مسئله راهکارهای پیشنهادی زیر ارزشمند هستند:
- کنجکاوی خود را پرورش دهید.
- رؤیاپردازی کنید.
- از محدوده امن خود خارج شوید.
پرورش کنجکاوی
چگونگی پرورش کنجکاوی ارتباط مستقیم با پرورش مهارت حل مسئله دارد.
- برای کنجکاو بودن در تقویم خود قرارهای زمانی تنظیم کنید. ساعتهایی در روز را به جستجوگریهای شخصی در تنهاییتان و یا اکتشافهای کنجکاوانه با دیگران اختصاص دهید.
- در مورد موضوعات مختلف فکر کنید و نظراتتان را در معرض دیدگاههای دیگران قرار دهید. اجازه دهید دیگران دیدگاههای متفاوت نسبت به نقطهنظرهای شما بیان کنند. به خود این فرصت را بدهید که دربارهٔ یک موضوع از چند دیدگاه مختلف آگاه شوید.
- پیش از انتخاب نهایی حل مسئله، دربارهٔ موضوع از دیگران نظرخواهی کنید. جایگاه تصمیمگیری را برای خود محفوظ نگه دارید و درعینحال از دیدگاه دیگران که از منظرهای متفاوتی به مسئله پرداختهاند بهرهمند شوید.
- از کسانی که در موضوع موردنظر مهارتی دارند بخواهید دربارهٔ نحوهٔ تصمیمگیری قبلیتان راهنمایی و مشورت دهند.
- موفقیتها و شکستهایتان را مورد بررسی قرار دهید. درمورد آنها فکر کنید و موارد مشابه در هرکدام را بیابید.
- زمانی که با تفکر جستجوگرانه به موفقیتها و یا شکستهایتان مینگرید، معمولاً تأثیر یک دیدگاه یا باور مشترک را در موارد مشابه پیدا میکنید. میتوانید دیدگاههای موفقتان را جایگزین دیدگاههای منجر به شکست کنید.
- همهٔ ما دوستان و همکارانی داشتهایم که زمانی از آنها فاصله گرفتهایم. میتوانیم با دیداری مجدد، نوشیدن قهوه و گفتگویی دوستانه از بخشهای درهمتنیده شده نقشهایمان با آنها آگاه شویم. قطعههایی که کمک میکنند تا ناشناختههای وجود خودمان را بازشناسی کنیم.
- روابط دیگران را مشاهده کنید. به ارتباطات دیگران در تصویر بزرگتر بنگرید. ببینید که افراد چگونه با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند و چه روابطی، با چه کیفیتها و تأثیرگذاریهایی با یکدیگر دارند. این مشاهدهٔ آگاهانه به شما کمک میکند تا از نحوهٔ تأثیرگذاری دیگران بر تصمیمگیریهایتان و یا تأثیرات خود بر دیگران آگاه شوید.
- بهعنوان نمونه در محل کار با نگاه روشنتری متوجه خواهید شد که اهداف یک بخش سازمان چگونه بر عملکرد روزانه شما در فضای کار تأثیر میگذارد؟ و یا نحوه عملکرد مشتریان شما چگونه بر نقش سازمانی شما تأثیر میگذارد؟
- برای دستیابی به نگاهی گستردهتر اخبار را بخوانید و مشخص کنید که رویدادها/قوانین/سیاستها چگونه بر شما یا سازمانتان تأثیر میگذارند. از این طریق میتوانید آگاه شوید تا چه اندازه مسائل شما تحتتأثیر عوامل بیرونی است. با بیان این موضوع میتوانید به حل مسئله در حیطهٔ درست بپردازید.
از محدودهی امن خود خارج شوید
- در مسیر دستیابی به هدف، یک برنامهریزی خوب اهمیت ویژهای دارد، اما این توانمندی که بتوانید آن برنامه را در لحظه تغییر دهید موضوع دیگری است.
- اگر دقت و تمرکز لازم را برای کنجکاوی و رؤیاپردازی داشتهاید با درک عوامل تأثیرگذار و پیشبینی پیامدهای پاییندستی، آمادگی حل مسئله را خواهید داشت و میدانید برای هر بخش باید چه کسی را در جریان بگذارید و چگونه عمل کنید.
- برای بهبود مهارتهای حل مسئله در شرایط اضطراری میتوانید تمرینهایی را انجام دهید تا به شما در رویارویی احتمالی با مشکلات کمک کنند.
- بهعنوانمثال بر روی شرایط تصمیمگیری با عنوان «چه میشد اگر …» تمرکز کنید. فرض کنید کاری را در شرایط مبهم انجام میدهید که احتمال شکست آن زیاد است. میتوانید خطرات یا نتایج احتمالی چنین فرایندی را با عنوان “چه میشد اگر … ” پیشبینی کنید.
- مطالعهٔ امکانسنجی برای تعیین خطرات و یا مزایای بالقوهٔ یک ایدهٔ جدید به شما کمک میکند تا آمادگی لازم جهت مسائل پیشبینی نشده و حل مسئله را داشته باشید.
- در موقعیتهایی که منابع محدود است، به دنبال راهحلهای جایگزین باشید. بهعنوانمثال: «چهکارهای مشابهی را میتوان با بودجههای فشردهتر انجام داد.»
- تفکرات ناشی از کمالگرایی را کنار بگذارید. هیچ فرایندی در موقعیت نتیجهٔ صددرصدی نیست. تشخیص دهید که چه زمانی محدودهٔ نتیجهٔ ۸۰٪ به اندازهٔ کافی خوب است که مطلوب شما باشد.
- با تمرکز بر احساسات خود متوجه میشوید مهارتهای حل مسئله شما درحالرشد است. هر زمان بهجای داشتن احساس اضطراب نسبت به شرایط در حال تغییر و یا دارای ابهام، هیجانزده میشوید، متوجه بهبود مهارتهای حل مسئله در خود باشید.
- همانطور که یادگیری و آزمایش چیزهای جدید هیجانانگیزتر میشود، بخشی تازه در وجود شما شکل میگیرد. متوجه خواهید شد که این انرژی به کل زندگی شما منتقل میشود.
- با بالارفتن مهارت حل مسئله نسبت به دیگران همدلی بیشتری پیدا میکنید.
- میتوانید در زمانهای استرسزا انعطافپذیری بیشتری نشان دهید و برای مقابله با چالشهای بزرگتر اعتمادبهنفس و عزتنفس قابلتوجهی به دست میآورید.
برای بهبود مهارتهای حل مسئله نیاز دارید از فرایندها و الگوهای فکری موجود خارج شوید. با بهرهگیری از تکنیکهای کارآمد میتوانید امکان ارتقاء توانمندی حل مسئله را برای خود فراهم کنید.
رویاپردازی: وقتی برای جستجوگری و جمعآوری اطلاعات برای مهارت حل مسئله به خودتان فرصت میدهید، میتوانید رؤیاهای بزرگ داشتهاید: بهعنوانمثال به دنیای نامحدودی فکر کنید که زمان، پول، و منابع در آن بیانتهاست. با چنین منابع نامحدودی چه میکنید؟ اگر سیاست یا بوروکراسی در جهان وجود نداشت چهکارهایی انجام میدادید؟ ما به این نوع رویاپردازی، تفکر “آسمان آبی” میگوییم.
تفکر آسمان آبی میتواند به شما کمک کند تا از فرایندها و الگوهای فکری موجود خارج شوید و راهحلهای تازه پیدا کنید.
چگونگی تبدیل رویاپردازی به روش عملکردی صحیح
- بازههای زمانی مناسبی را برای رویاپردازی برنامهریزی کنید. هنگام پرورش رویا بهصورت فردی یا بهعنوان عضوی از یک تیم، تمرکز داشته باشید و از عواملی که موجب حواسپرتی میشوند جلوگیری کنید. این نگرش به شما محدودهای بیانتها از قدرت انتخاب و تصمیمگیری میدهد که امکان پیشبینی در مهارت حل مسئله را فراهم میکند. در این شرایط شما برای حل مسئله راههای فراوانی در اختیار خواهید داشت که بنا بر الزامات شرایط قادر به انتخاب کارآمدترین آنها خواهید بود.
- به هنگام بروز مشکلات کوچک، هجوم آدرنالین را که مانند آتشفشان عمل میکند، کنترل کنید.
- عجله همواره باعث ایجاد فشار است و هنگام داشتن استرس، امکان بهبود مهارت حل مسئله وجود ندارد. آیتمهای یک چکلیست سریع در لحظه احساس خوبی میدهند اما به ایجاد احساس معنا و دستیابی به هدف در زندگی و یا کار کمک نمیکنند.
- برای بالابردن مهارت حل مسئله در هر عملکردی به یکقدم جلوتر فکر کنید. میتوانید پیشبینی کنید که دیگران ممکن است چگونه به عملکرد شما واکنش نشان دهند. بهعنوانمثال در حیطهی کاری میتوانید از رقیب بیاموزید. تصور کنید در جایگاه رقیبتان هستید و سعی کنید متوجه شوید در شرایط مشابه چه استراتژیهایی را به چه دلایلی برای حل مسئله انتخاب میکند.
- بررسی کنید چگونه رویاهای شما میتواند به واقعیت تبدیل شود. برای برآورده ساختن رویاها چقدر تلاش و منابع موردنیاز است. مقایسه بازدهی بالقوهای که وجود دارد انگیزهی قدرتمندی برای دستیابی به هدف را فراهم میکند.
- در دورههای زمانی منظم خود را مورد ارزیابی قرار دهید. مثلاً بهصورت هفتگی، ماهانه و یا سهماهه به این موضوع توجه ویژه داشته باشید که آیا واقعاً زمان مفیدی را صرف خیالپردازی کردهاید! مهم است که خود را مسئول دستیابی به هدف خیالپردازی بدانید!